قرار نبود ...

























قدیمی عاشق دل شکسته ؁

وقتی که نگات می شینه روی دیوار اتاقم

عکس تو  ، تو قاب چوبی دوباره میاد سراغم

یاد اون روزا می افتم ، با تو بودن زیر بارون

وقتی که شرمنده بودن ، پشیمون لیلی و مجنون

یاد اون شبا می افتم ، لب اون چشمه ی جاری

که گرفت از ما یه عکس ، دوتا عکس یادگاری

یکی شون سهم تو بود و یکی شونم مال من بود

کجا فکرشو می کردیم ، آخرش جدا شدن بود

زیر رعد و برق تقدیر ، من و تو با هم شکستیم

توی رویاهامون اما ، هنوزم صاف یه دستیم

گل سرخی اینجا روی طاقچس ، خاطرش هست و خودش مرد

توی میدون زمونه ، من و تو بازی رو باختیم

تقصیر طالع ما بود ، سرنوشتو خوب شناختیم

مث اون کلاغ قصه ، که نمی رسید به خونه

دوس نداشت که مال هم شیم دست بی رحم زمونه

اسمش اینه که تو رفتی ، یادگاریت رو به رومه

تو رو داشتن تا همیشه انتهای آرزومه

بی گناهی ، اما کوچت ، چه آتیشی زد به ریشم

همیشه بهت می گفتم ، نباشی دیوونه می شم

می دونی ما بی گناهیم ، جرممون فقط وفا بود

هیچ دلی راضی نمی شه ، که بگه تقصیر ما بود

مخمل خاطره تو ، تو صندوقچه ی چوبی

خوابیده مثل یه قصه ، پر راز و پر خوبی

تو رو می سپرم به دست صاحب پونه و خورشید

اما افسوس و صد افسوس که تو رو به من نبخشید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 5 شهريور 1390برچسب:Finishline-love,ساعت 15:33 توسط داریوش| |